ازم پرسید: تا حالا عاشق شدی؟گفتم آره

گفت:چند بار؟

گفتم یه بار...

گفت پس میدونی عشق اول هیچ وقت از یاد نمیره؟

گفتم آره...مطمئنم..

گفت چه جوری باهاش آشنا شدی؟

گفتم از بچگی باهاش بزرگ شدم،تا چشم باز کردم تا الان اونا دیدم...

گفت باهاش در ارتباطی؟؟

گفتم آره...همیشه با هم ایم...

گفت بهش میرسی؟؟

اشکم سرآزیر شد...

گفتم آره...

گفت منم عاشقم،خیلی میخواستمش،زیبا بود ولی به هم نرسیدیم...

گفت خوش به حال عشقت...چه قدر خوشبخته که تو رو داره و اینقدر عاشقشی...

گفتم من خوشبخت ترم که اون عاشقمه!!!

گفت حالا کی هست اسمش چیه؟

خوشگله؟

گفتم مطمئنم از عشق تو خوشگل تره!!!

اسمش...

رحمان...

رحیم...

کریم...

قدیر...

زیاده اسماش...

ولی من صداش میزنم...

خدا...